برسد به دست محمود احمدی نژاد
آقای احمدی نژاد سلام.
من با بسیاری از کارهای شما مخالف بودم و هنوزهم هستم.ولی تورا دوست دارم چون که هیچ وقت از رفتارت با بیگانگان احساس ذلت نکردم.
هیچوقت احساس نکردم من روستایی زاده رابه بالا بالا نشین ها میفروشی.
هیچوقت ندیدم شکم گنده های نان به نرخ روز خور که به ما تهمت کاسبان تحریم میزنند برایت هورا بکشند.
نشانه مردانگیت این بود که،کسانی که از سیری قریب الموت هستند از تو شاکی بودند چون جبروت پوشالیشان را در مناظره ها به آتش کشیدی.
پدربزرگ کشاورزم با اینکه از کار افتاده ودر این اوضاع اقتصادی کفگیرش به ته دیگ خورده اما هنوز تورا بخاطر سر نترست می ستاید، اما بالا نشین های کشورم از ترس گرسنگی احتمالی دارند کم کم مارا میخورند.
نان حلال خورده را از گرسنگی چه باک؟ مرگ ما موقعی است که کشورمان را در دنیا به باج دادن بشناسند!
پان ایرانیسم های وطنی که اوج تعصبشان گردنبند فروهر است برای باج دادن به دشمن در پوست خود نمیگنجند،ولی از نظرشان بچه های بسیج ضد ایرانیهای عرب پرست بیش نیستند.
من میدانم چرا صدام مناطق کم برخوردار جنوب شهر را بمباران میکرد،چون عراقی ها هم میدانستند از این شکم پرستها بخاری بلند نمیشود.اما همان خانواده های مستضعف جنوب شهر گل پسر هایشان را دسته دسته به جبهه میفرستادند.
مادربزرگم هنوز هم برای سلامتی ات دعا میکند چون تورا از خودمان میداند ولی ما با آن بالاییها غریبه ایم.
برای همین باتو حرف میزنم...
(خواهشابه آقایانی که در بحبوحه انقلاب وجنگ این ملت مشغول تحصیل در فرنگ بودند بگویید ما از شما اولی تریم به دلسوزی برای کشور لطفا به ما برچسب نزنید....)